کودکانه

يكي بود يكي نبود . در يك روز آفتابي آقا كلاغه يك قالب پنير ديد ، زود اومد و اونو با نوكش برداشت ،پرواز كرد و روي درختي نشست تا آسوده ، پنيرشو بخوره .
    



ادامه مطلب...


نوشته شدهدو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:روباه و كلاغ , توسط حسین-غزل
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.